Benutzer:Azhdari beazhan

aus Wikipedia, der freien Enzyklopädie
Zur Navigation springen Zur Suche springen

Beazhan Azhdari بلوردی ها که عامل اصلی به قدرت رسیدن سلسله افشار وپادشاهی نادر شاه بودند، بعداز نادرشاه و کریم خان زند بوسیله نیروهای قاجار تارمار شدند من اکنون درصورتی که دانشنامه ویکیپدیااین امکان را بدهد مایلم به تاریخچه این ایل وچگونگیش بعداز سلسله قاجار بپردازم ،زیرا خودم از بازماندگان این قوم واکنون ساکن اروپاهستم


صدسال خاموشی ایل بلوردی

بلوردی :ایل بزرگ ترک زبانی که زندگی کوچ نشینی، درفلات ایران زمین را داشته .امروزه ،ردپای این ایل از بلورد کرمان، ابیورد خراسان، تالاب چغاخور آزربایجان ،امانیها در منطقه بختیاری نشین اصفهان ، ابیوردی درشیراز ،یا روستاهای استان فارس ، تیره های کوچ نشین ،بین ایلات قشقایی در فارس ،وهمچنان درخوزستان وهرمزگان اخیراً در خارج از سرزمین ایران ،اروپا ،آمریکا ،کانادا ،استرالیا ودیگر نقاط جهان دیده شده. ایل بزرگ بلوردی پس از به قدرت رسیدن آقامحمد خان قاجار درایران سال1170هجری، زیر تیغ انتقام جویی این مرد کینه توز ونیروهایش قرار گرفته ، تار ومار و درانزوا واختفا مانده.



حسین قره طبر

حسین قره طبر ازنوادگان باباعلی بیگ ، خان ایل بلوردی ، خانی که درسالهای قبل از 1130تا1139 ق.م حاکم منطقه ابیورد خراسان بوده.حسین از پهلوانان ایل بلوردی که باز ماندگانش از او قهرمانی افسانه ای ساخته اندو سینه به سینه تانسل ما باقی مانده. ازحسین روایت است که اژدهایی ،روزگاررا برمردم منطقه سخت کرده بوده! حسین با بردوش کشیدن کوردک نمدی (لباس روپوشی که از پشم گوسفند ساخته میشد، چوپا نان درهنگام سرما بردوش خود میکشیدند بسیار گرم بوده) ،خودرا برسر راه اژدها پنهان میکند و بانزدیک شدن اژدها کوردک پشمی را به دهان اژدهاانداخته ،باسرعت ونیروی پهلوانیش طبرسیاه سنگین خودرا برگردن حیوان میکوبد ..ودریک درگیری سخت وجنگ تن به تن سرانجام موفق به جداکردن سر اژدها از تنش میشود ،مردم آن دیار را از شر آژدها میرهاند. ازآن زمان معروف به حسین قره طبر اژدهاکش ،برزبانها شده وتاکنون در بین بازماندگان نژادخود از او به این نام یاد میکنند(منتظر اطلاعات بیشتراز باز ماندگان حسین قره طبر)...ادمه دارد

اقدام جهت تشکیل دوباره ایل دراواخر حکومت فاجار سالهای 1299و1304 و فروکش کردن انتقام جویی های این قوم از یاران نادرشاه افشار و کریم خان زند . افرادی از باز ماندگان حاکم بزرگ ایل بلوردی باباعلی بیگ اقدام به شناسایی این ایل وتشکیل یک پارچگی دوباره را کردند.( در این بخش بیشتر نیاز مند شما آگاهان این قوم هستیم)


آفتابی شدن بلوردی


با فروکش کردن انتقام جویی قاجارها درسالهای 1299تا1304وبه قدرت رسیدن رضاشاه پهلوی،ماموران اداره ثبت احوال درمیان ایلات و روستاها راه یافتند. باز ماندگان ایل بلوردی مخصوصاً در استان فارس امکان رهایی ار طوایف ایل قشقایی را یافته ،گروه گروه ودسته دسته ،بانام نشان گذشته خود ،خودرا معرفی وثبت کردند .اکنون بیش از هزاران خانوار بلوردی دراستان فارس ساکن میباشند . ما در اینجا اقدام به معرفی گروها، دسته ها ،اولادها، تیره ها،طایفه های این ایل خواهیم کرد.



ابیوردی، شیراز. بخش بزرگی از بازماندگان ایل بلوردی در شهر شیراز اسکان یافته .اقای مطفر قهرمانی باتحقیقاتی از گذشته این قوم، کتابی زیر عنوان ابیورد خراسان تا ابیورد فارس به تحریر درآورده ،بنابراین من نیازی به معرفی بلوردی ساکن ابیوردی نمی بینم زیرا درآن کتاب به درستی آمده.

تیره های بلوردی.خارج از شیراز ،روستانشین وکوچ نشین

تیره های بلوردی که دربین طوایف قشقایی تقسیم وزیر نظرکلانتران طایفه ها بودند دراین زمان امکان جدایی وتشکیل طابفه خودرا یا فتند .. اما با به قدرت رسیدن رضا شاه، ملوک طوایفی به پایان خود نزدیک .بنا براین بلوردیهای کوچ نشین که به نامهای :بلوردی اژدری با سرپرستی کهیار سیفعلی شهریار پسران کربلایی قلی فرزند نظر که خودرا از نوادگان حسین قره طبر میدانستند..،بلوردی اژدها کش،با سرپرستی اولاد امیرعلی فرزند عباسعلی که خودرا از نوادگان حسین میدانستند..بلوردی گردانی، فتح اله اولاد ذلفقار که همچنان خودرا از نوادگان حسین میدانستند ..بلوردی سلمانی، به سرپرستی ولیخان وآقابگ ..بلوردی کمندی به سرپرستی بیرام علی و نامدار..بلوردی چلبی کیخا ذولفقار بودند .. درمنطقه نسبتاً پهناور ..از شیراز تا استان بوشهر به مرکزیت قره چمن سی کیلو متری شهر شیراز به زندگی دامداری وکشاورزی خود ادامه داده اند.

درطبقه بندی ایلات : نفر، بنکو یا اولاد،تیره، طایفه وایل گفته میشود

طایفه بلوردی اژدری ،بونکو ها و اولاد هایش. طایفه اژدری تشکیل شده از: تیره بلوردی اژدری ،بلوردی کمندی، بنکوها ،تمویی ها، قره جلی ها ، قرمزیها ،قوجه بیله ها ،جواخوری ها، چلبی ها، عربلوها، جمشیدله ...چنانکه میبینیم برخی از بنکو ها هنوز نام طایفه خود از ایل قدیم بلوردی را دارند.. اولادها..اولاد نظر، اولاد حاجی میزا،اولاد گوبی (آگاهان اضافه کنند)



القاب در بلوردیِ خارج از ابیورد شیراز. .. به نظر میرسد ،دردوران خاموشی بین بلوردیها القابی استفاده نمی شده.!؟ برای مثال سر فامیلهایی چون نظر،عباسعلی ،ذلفقار بدون هیچ القابی بوده اند.

واما دراواخر حکومت قاجار ها ،برای بزرگان : ریش سفیدان، سر فامیل های ، مرد ،و زن که دیداری از اماکنِ مقدسه داشته اند، پس و ندی از اماکن مقدسه چون، حاجی، کربلایی و مشهدی . ویا همچون گذشته ایل خود بیگ وملا بکار میرفته. برای مثال به چندی از نامها اشاره میکنیم : از مردان سر شناس این نسل نام افرادی چون کربلایی قلی،کربلایی بیرام ،کربلایی حسینقلی معروف به نظرله ، .کربلایی گرگی عباسله . کربلایی مهدی از تمویی .مشهدی قربان قوجله ...

لقب ملا: چون ملا امیرعلی ،ملا قاسم ، معروف به عباسله ... لقب بیگ چون شاهکرم بیگ ، قره بیگ حسنعلی بیگ .و.....لقب حاجی چون حاجی قلامعلی،حاجی امان، حاجی میرزا... بنظر میرسد این نسل ، نسل بعداز آفتابی شدن دوباره بلوردی هستند..

واما نسل بعدی:ملا کهیار،ملا سیفعلی،ملا شهریار فرزندان کربلایی قلی...ملا خان بابا ملا حاجی باباب ..ملا علی بابا (مدتی کوتاه کلانتر بلوردی)فرزندان ملا امیرعلی.. ملا فتحاله ملا رضاخان از گردانی....

بیگ: اقاجان بیگ فرزند خانعلی ، اسفندیار بیگ، امیر بیگ چغاخوری یا جواخوری .......

نسل بعدی: ملاطمراث اژدری(کدخدا) کربلایی منوچهر اژدها کش (کدخدا) ملا اسداله گردانی(کدخدا) مشهدی ذالی سلمانی (کدخدا) نامدار کمندی (کدخدا) کیخا ذلفقار چلبی( کدخدا)...

پیدایش نام خانوادگی بجای القاب قدیمی.

در اوسط حکومت محمد رضا شاه پهلوی که دیگر بسیاری از بلوردیها به خدمت ادارات دولتی ازجمله ارتش جاندار مری یا گذراندن خدمت وظیفه سربازی رفته بودند ازنام فامیلیشان استفاده و کم کم نام فامیلی بیش از القاب قدیمی مورد استفاده قرار گرفت. درخشش اموزگاران بلوردی. با پیدایش اداره تعلیمان عشایری. از فامیل های اژدها کش ،گردانی ،واژدری معلمانی درسطح عشایر ایران درخشیدند وراه گشای بسیاری از جوانان عشایر برای رسیدن به علم ودانش شدند..

من  : بیژن ازدری ،نگارنده این مطالب که فعلاً ساکن آلمان هستم ،دراینجا تصحیح وتکمیل این تاریخچه کوچک بلوردی را به عهده تحصیل کرداگان بلوردی واگذار میکنم .

وخودم دروبلاگ شخصی خود به معرفی فامیل اژدری به فرزندانم می پردازم.

این شما و اینهم تاریخچه بلوردی در دانشنامه ویکیپدیا موفق باشید..


در خاتمه این یاد داشت تاریخی ،لازم دانستم علت دوستی خانواده پدریم را به کشکولیها و برادران قشقایی یاد آورشوم..

در پایان دوران انتقامجویی نیروهای قاجار که همزمان با به روی کار آمدن پهلوی بود ،ژاندارمهای رژیم جدید بطور وحشیانه ای با ایلات و عشایر برخورد کرده بودند، چنانکه اختفای تاریخی این قوم دربین طوایف قشقای از دست قاجارها به فراموشی سپرده شده عشایر فارس در برابر ناملایمات وبرخورد بد دولت مردان و نیروهای دولتی شان خودرا در زمینه ها مختلف همدرد یافته وبیش از پیش دست دوستی دربرابر دیکتاتوری به سوی هم دراز کرده اند . چنانکه نظامیان فامیل ما(الیاس اژدری،ملا مذگور،هاج خزعل و.و.) ازارتش وژاندارمری به نیروی قشقایها پیوسته اند! من دراین سن و سال خود اکنون دومین بار است که شاهد دلخوشی فامیل برای پیروزی نظام جدید به نظام قدیم بوده ایم ...متاسفانه هردو نظام دیکتاتوری را به مردم سالاری وزندگی همه اندیشه ها درکنارهم ترجیح داده برای ما جز پشیمانی نتیجه دیگری نداشته .

۱۳٩٠/٢/٢٥

اولاد نظر. بخشی از فامیل ما معروف به اولاد نظر میباشد.

من دراین مطلب به خود می پردازم تا بعداز من باز ماندگانم بهتر بدانند که پدر ومادر شان که بوده .

دراین بخش از نوشته ،شنیده هایم را از اجدادمان خوهم نوشت. البته در نوشته های قبلیم بارها از اجداد خود یاد کرده ام اما امروز میخواهم به اولاد نظر بودنمان بپردازم.

چنانکه گفتم بخشی از فامیل ما ،فامیلی که از باز ماندگان ایل بلوردی میباشد معروف به اولاد نظر شده.

این سئوال برایم از گذشته گان بدون جواب مانده :چرا دربین پدران ما نام نظر تا امروز یعنی بعداز چند نسل باقی مانده ، نظر چه چیزی را داشته که دیگران نداشته اند؟

برای یافتن جواب این سئوال بهتر دانستم از خودم شروع کنم و به گذشته ام تا نظر ،باز گردم .دراین باز نگری ،هم نام اجدادم را ،برای باز ماندگانم بیاورم ،تا راحت تر از من بدانند که اسامی مادران و پدرانشان چه بوده وهم شاید دلیلی برای ماندگار شدن نام نظر یافتیم.داستان را خلاصه میکنم : من بیژن و همسرم شهلا دارای پنج فرزند به نامهای شهریار، شاهین، شیرین ، شهاب، وشبنم هستیم.

ما ،در سال 1985میلادی از ایران به کشور آلمان کوچ کردیم زیرا من با روش کشور داری نظام حاکم بر ایران موافق نبودم ،یا بهتر گوفت اختلاف نظر داشتم.

اسم پدرم طمراس و مادرم زیور بود .اسامی فرزندانشان را در کتاب خاطراتم آورده ام.

اسم پدر بزرگ و مادر بزرگِ پدریم کهیار و ستاره بوده اسامی فرزندانشان را در کتاب خاطراتم آورده ام.

اسم پدر ومادر کهیار، پدر بزرگ مان ، قلی وپری بوده .قلی معروف به کل قلی وهمسرش کل پری ..

واما اسم پدر کل قلی: نظر معروف بوده ،جد بزرگوار ما که بخش بزرگی از فامیل ما بنامش معروف شده ، متا سفانه نام همسر نظر را نمیدانم..درهمین نوشته از فامیل تقاضا دارم اگر کسی میداند در بخش بینندگان این مطلب بیاورد.

من، دراینجا علت معروفیت نام نظر را  ، از شنیده های خودم، چنین میدانم.

1.نظر ،مردی بوده، درویش مصلک ، پای بندی به مالکیت نداشته ، چنانکه دنبال خواسته های خود بوده نه وابسته به داشته های خود. زیرا بقولی در سنین جوانیش برسر اختلاف نظر با اقوام خود ،از داشته هایش صرف نظر کرده و به صدها کیلومتر دور از آنها برای ادامه حیات کوچ کرده .. . بنابراین میتوان گفت به نظرات خود اعتقاد وایمان داشته، نتیجه کارش هم بد نشده زیرا درآن هجرت پسر بزرگش کل قلی با دختری از طایفه دیگری ازدواج کرده از آنها فرزندان خوبی برجای مانده فرزندانی که توانسته اند بخشی ازباز ماندگان ایل بلوردی را با همیاری پدر بزرگ مادریم علی بابا دوباره جمع و تشکیل طایفه ای بدهند.. شاید دلیل ماندگاری نام نظر تا امروز داشتن ایمان به نظر خودش بوده؟

2.واما دلیل دوم دربین اولاد نظر ،بوده اند افرادی که گویا دارای نظری قدرت مندی هستند یا بقول خودشان چشم شوری دارند! نظر له یا چشم شور به افرادی گفته میشود که در نگاهشان نیرویی خفته چنانک اگر چیزی به نظر شان زیبا بیاید و به آن چیز نظر بیندازند اگر سنگ هم باشد میترکد.

من دراین جا نتیجه میگیرم که یکی ازاین دو شنیده ام، یا هردوی آنها باعث ماند گار شدن نام نظر بر بخشی از فامیل ماشده چنانکه امروزه مارا اولاد نظر میگویند... از بینند گان فامیل هم تقاضا دارم اگر دلیل دیگری داشته ویا شنیده دیگری از قدیمی ها دارند دربخش بینندگان این مطلب بیاورند.